چراغ روشنائی به پیش باید نه از پس

چراغ روشنائی به پیش باید نه از پس
چراغ روشنائی به پیش باید نه از پس
 

 

پيرمردي به حال احتضار آخرين وصيتش را به پسرش  نمود و مقداري پول به پسرش سپرد و گفت:  پسرم نماز هاي قضائي بر ذمه ام باقي مانده كه نتوانسته ام بجاي آورم راهي كه در پيش دارم بسيار تاريك و وحشتناك است و پر از خطر و هراس انگيز اين پولها را بدهيد تا برايم نماز بخوانندو آنها راچراغ راهي برايم بسازيد تا روشنايي و رهنماي تاريكي هاي راهم باشد.                             

به خواست خداوند پيرمرد شفا يافت و يكي از فرزندانش بساط ميهماني بر پا نمود و عده اي را دعوت نمود  شب هنگام چون با يكي از پسرانش برمي گشت پدر رو به پسرش نموده گفت:اي پسرم چراغي بردار تا روشنائي راه باشد كه كوچه ها بسي تاريك و خوفناك است چند قدمي نرفته بودند كه پسر قدم از رفتن نگه داشت و چند قدمي از پدر عقب ماند پدرش با اينكه عصايي نيز در دست داشت از رفتن عاجز ماندو لب به اعتراض گشود : اي پسر چراغ رو شنايي به پيش بايد نه از پس كه چراغ از پس نمايي دروغين دارد  پسر كه نقطه سنج بود رو به پدرش كرد و گفت:اي پدر جان به ياد داري آن روز كه در حال احتضار بودي مي گفتي نماز قضا دارم و راهم تاريك است و  خوفناك  با اداي قضاي نماز و دادن خيرات چراغ راهی برايم بسازيد و بفرستيد  آن روز چراغ را از پس طلب مي كردي و خودت چراغ نمي بردي حال كه به لطف خدا شفا يافته اي چراغت  را خودت بردار و  خودت نماز هاي قضا شده ات را بخوان و با صرف پولهايت در راه خير خود توشه آخرت و چراغ راهت را از پيش بفرست كه چراغي كه از پس آيد نوري ندارد



:: موضوعات مرتبط: دختر چادری , ,
:: برچسب‌ها: چراغ روشنائی به پیش باید نه از پس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : شنبه 21 دی 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 703 صفحه بعد